وبلاگ

در

آیا می‌دانید مصرف سوخت خودروی شما در فصل زمستان، 10 درصد بیش از حد معمول است؟

زمستان قبل از این که شما متوجه شوید می‌رسد برای همین دانستن نکاتی در رابطه با کاهش مصرف سوخت در زمستان می‌تواند به شما در ذخیره‌کردن مقدار زیادی پول در سفرهای طولانی مدت، کمک کند.

 

– چه چیزی باعث افزایش مصرف سوخت می‌شود؟

موارد زیادی وجود دارد که برروی مصرف سوخت خودروی شما در هوای سرد تاثیر می‌گذارد.

از لحاظ علمی، مولکول‌ها در هوای سرد سعی می‌کنند در فاصله‌ی کمتری از هم حرکت کنند و دلیل آن هم، کم بودن میزان انرژی آن‌هاست.

این بدان معنی است که چگالی هوای سرد بسیار بیشتر از هوای گرم است برای همین کشش آیرودینامیکی برروی خودروی شما (به خصوص در سرعت‌های بالا) بیشتر خواهدشد. این پدیده بر لاستیک‌های شما هم اثر خواهدکرد و باعث می‌شود باد آن‌ها کمتر شود. این سبب می‌شود اصطکاک و مقاومت میان تایر و زمین بیشتر شود و مصرف سوخت خودرو بالا رود.

هوای سرد همچنین سیال‌های خودرو مانند روغن موتور و یا روغن جعبه‌دنده را چگال‌تر می‌کند و باعث اصطکاک بیشتر در موتور و جعبه‌دنده می‌شود. این اتفاق بیشتر خودرو را در سفرهای کوتاه مدت هدف قرار می‌دهد زیرا هرچیزی در خودرو در دماهای بالاتر، کارامدتر می‌شود. شما ممکن است مقدار زیادی قدرت صرف استفاده از گرم‌کن کنید و یا همینطور زمان زیادی را به گرم کردن خودرو پیش از حرکت اختصاص دهید.

خودروی شما همینطور در برف و یخ هم سوخت بیشتری مصرف می‌کند. به طور کلی، به صرفه‌ترین سرعت، ۴۵ مایل در ساعت است. اگر جاده پوشیده از یخ باشد، شما مجبورید با سرعتی بسیار کمتر از این مقدار حرکت کنید. تایرهای خودروی شما هم تماس کمتری با جاده خواهندداشت که بدان معناست که تمام قدرت خودروی شما به جاده منتقل نخواهد شد. تمام این دلایل کوچک سبب تفاوتی بزرگ می‌شوند.

 

– چگونه مصرف سوخت را کاهش دهیم؟

خوشبختانه، شما می‌توانید چند کار ساده انجام دهید تا مصرف سوخت خودروی خود را در هوای سرد کاهش دهید. با اینکه کار زیادی در رابطه با آیرودینامیک خودروی خود نمی‌توانید انجام دهید، می‌توانید مصرف سوخت خودرو را با چک‌کردن میزان باد تایرها و همینطور اضافه‌کردن مقداری باد در صورت لزوم، کاهش دهید.

همینطور می‌توانید از روغن موتورهایی که برای هوای سرد طراحی شده‌اند استفاده کنید تا اصطکاک موتور خودرو، کاهش یابد.

به‌جای این‌که در حالت توقف اقدام به گرم‌کردن خودروی خود کنید، شروع به حرکت کنید. خودرو در این حالت با استفاده از گرمای موتور، بسیار سریع‌تر گرم می‌شود.

شما باید سفرهای خود را تا حد امکان، یک تکه کنید. به این معنی که چند سفر را در یک سفر جای داده و دفعات زیادی اقدام به راه‌اندازی دوباره خودرو نکنید. سعی کنید از سیستم ضدیخ بیش از حدی که لازم است استفاده نکنید.

پارک‌کردن خودرو در پارکینگ‌های سرپوشیده باعث می‌شود خودرو گرم‌تر بماند و زمان کم‌تری صرف گرم‌کردن خودرو شود.

 

منبع:چرخان

در

سیستم کلاچ در صنعت خودرو در بخش انتقال قدرت، به عنوان یکی از کلیدی ترین مجموعه ها مطرح است و عملکرد صحیح آن، تاثیر مستقیم در کارکرد خودرو و از جمله بخش مولد قدرت (موتورو انتقال قدرت جعبه دنده، دیفرانسیل، پلوس ها و…) دارد و در صورت بروز اشکال در این سیستم حتی به شکل جزئی راندمان خودرو با کاهش مواجه می شود.

مجموعه کلاچ، یک مکانیزم انتقال دور و گشتاور از یک شفت به شفت دیگر است که وظیفه آن قطع و وصل نیرو از موتور به جعبه دنده (گیربکس) است. با کلاچ کردن می توان ارتباط بین موتور و جعبه دنده را برای مدت کوتاهی قطع و پس از رها کردن پدال، دوباره آن را برقرار کرد.

اصولا در سیستم های انتقال قدرت، توان تولید شده در موتور برای استفاده به شکلی دیگر یا جایی دیگر نیاز به جابه جایی و انتقال دارد. حال برای آن که بتوان بر روی این انتقال نیرو کنترلی را اعمال کرد، ساده ترین راه استفاده از کلاچ است تا هر زمان که نیاز به توقف انتقال نیرو باشد، این عمل انجام پذیرد.

این مدل از کلاچ ها یک اتصال اصطکاکی میان موتور خودرو به عنوان منبع تولید توان و جعبه دنده خودرو برقرار می کند. اساس عملکرد این کلاچ ها درگیری دو صفحه دارای ضریب اصطکاک نسبتا بالاست که این درگیری سبب انتقال نیرو از یک صفحه به صفحه دیگر می شود. زمانی که کلاچ درگیر است توان از موتور به جعبه دنده و از آن جا به چرخ ها انتقال می یابد. لیکن گاهی لازم می شود که دنده مورد استفاده در جعبه دنده خودرو بر حسب شرایط جاده و سرعت حرکت آن تغییر کند.

برای آن که بتوان این تغییر را به راحتی انجام داد، ابتدا لازم است که توان را از چرخ دنده های موجود در جعبه دنده قطع کرد. برای قطع کردن این ارتباط توانی میان جعبه دنده و موتور از کلاچ استفاده می شود.

ویژگی های سیستم کلاچ

جهت طراحی بهینه کلاچ باید موارد گوناگونی را در نظر گرفت که در زیر به آن ها اشاره می کنیم:

– ظرفیت انتقال مطمئن ماکزیمم گشتاور:ضریب اطمینان در طراحی کلاچ باید حدود 5/1 در نظر گرفته شود، به گونه ای که بتواند 5/1 برابر ماکزیمم گشتاور تولیدی موتور را منتقل کند.

– درگیری و خلاصی تدریجی(بدون شوک) : کلاچ وسیستم های عملگر آن باید به گونه ای طراحی شوند که درحین خلاصی و درگیری صفحات کمترین تکانه را به خودرو منتقل کنند.

انتقال حرارت سریع: در زمان درگیری کلاچ به علت وجود لغزش در ابتدای امر، گرمای زیادی تولید می شود که باید به روش مناسب دفع شود.

– بالانس سیستم کلاچ: هدف از بالانس دینامیکى و استاتیکی متعادل کردن شافت هاى در حال چرخش است . همان گونه که مى دانید محورهایى که در سرعت هاى بالا دوران مى کنند باید بسیار با دقت بالانس شوند . دلیل این امر سرعت دورانى زیاد محور است که حتى اندکى نابالانسى در آن ممکن است باعث شکستن محور شود.براى این که یک محور بالانس کامل باشد باید هم از نظر استاتیکى و هم از نظر دینامیکى متعادل شود . مفهوم بالانس استاتیکى این است که آن محور تحت هر موقعیت زاویه اى که قرار گیرد بدون حرکت باقى بماند و در حقیقت مجموع ممان هایى که اجرام متصل به شافت نسبت به محور اصلى شافت ایجاد مى کنند برابر صفر باشد. در لزوم بالانس دینامیکی باید گفت که به دلیل نیاز به یک نیروى جانب به مرکز براى حرکت دورانى نیاز است که برروى شافت نیروهایى به وجود آید .چون سیستم کلاچ یک مکانیزم دوار است بنابراین براى جلوگیری از به وجود آمدن نیروهای نابالانسی درسرعت های زیاد باید تعادل دینامیکی وجود داشته باشد.

– جذب ارتعاشات:به طور کلى دو نوع نیروى استاتیکى و دینامیکى در ماشین آلات وجود دارد. نیروهاى ارتعاش زا از نوع نیروهاى دینامیکى هستند که بر اثر وجود کاستى هایى در خودرو ایجاد مى شوند.مکانیزم کلاچ باید به نحوى طراحى شده باشد که سبب از بین رفتن نوسانات انتقالی از موتور به سیستم انتقال قدرت و در زمان گشتاور معکوس نوسانات انتقالی از چرخ ها به موتور شود.

– ابعاد و اندازه کلاچ :از لحاظ ابعادی، کلاچ باید کمترین فضای ممکن را اشغال کند.

– سادگی تعمیرات :تعویض قطعات و تعمیر آن ها باید به سادگی صورت گیرد.

– عملکرد راحت کلاچ از دیدگاه راننده :عمل کلاچ گیری و تعویض دنده در این سیستم برای راننده خسته کننده و طاقت فرسا نیست.

انواع کلاچ هاى اصطکاکى :

– کلاچ مخروطی

– کلاچ تک صفحه ای

– کلاچ تک صفحه ای

– کلاچ نیمه گریز از مرکز

– کلاچ گریز از مرکز

کلاچ مخروطی(con clutch)

در این نوع کلاچ ها سطوح اصطکاکی که عامل انتقال نیرو هستند به شکل مخروطند. هنگامی که کلاچ در گیر می شود،گشتاور از طریق صفحه محرک که سطح داخلی آن به شکل مخروطی است به سطح مخروطی دیگری که درون آن جای می گیرد،منتقل می شود. برای خلاص کردن کلاچ نیز سطح مخروط خارجی کمی در راستای افقی بیرون کشیده می شود تا تماس دو سطح قطع شود.

مزایا:برای فشار یکسان وارده بر پدال،نیروی اعمالی برروی سطوح اصطکاکی در این حالت بزرگ تر از نیروی محوری اعمال شده نسبت به کلاچ صفحه ای است.

معایب:اگر زاویه مخروط کمتر از 20 درجه باشد،ممکن است حالت خود قفلی پیش آید که در این حالت جدا کردن دو سطحی که با هم در حال چرخشند دشوار است.

(Single Plate Clutch) کلاچ تک صفحه ای

در این نوع کلاچ، صفحه اصطکاکی در حد فاصل فلایویل و دیسک فشارنده نگهداشته می شود و نیروی اعمالی سطوح را به هم می چسباند. این نیرو از طریق فنرهای نصب شده داخل مکانیزم کلاچ به وجود می آید و باعث فشرده شدن انگشتی متصل به صفحه فشارنده می شود که بدین ترتیب نیرو از فنرها به صفحه اصطکاکی منتقل می شود.

مزایا:در این نوع کلاچ تعویض دنده نسبت به کلاچ مخروطی آسان تر است زیرا جابه جایی پدال در این حالت کمتر است و همچنین مانند کلاچ مخروطی مشکل قفل شدن در این حالت وجود ندارد.

معایب :فنرها در این نوع کلاچ نسبت به حالت مخروطی باید سختی بیشتری داشته باشند و در نتیجه نیروی فشارنده بزرگ تری مورد نیاز است.

کلاچ تک صفحه ای با فنر دیافراگمی ( Diaphragm Spring Clutch)

اساس کار این نوع کلاچ ها همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که به جای فنرهای پیچشی از فنر دیافراگمی استفاده می شود. این فنرها در حالت عادی به شکل مخروط ناقص هستند اما هنگامی که فشرده می شوند ،حالت تخت به خود می گیرند.

مزایا:به علت ذخیره انرژی در امتداد شعاعی این کلاچ ها درراستاى محور داراى تجهیزات کمترى بوده وبه همین علت در امتداد محور فضاى کمترى را اشغال مى کنند. فنر دیافراگمی در مقایسه با فنرهای تخت کمتر تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز قرار می گیردلذا برای استفاده در دورهای بالاتر مناسب است. در این نوع کلاچ ،دیافراگم هم به عنوان فنر فشارنده و هم به عنوان قطعه ناخنی عمل می کند لذا قطعاتى که این اعمال را انجام مى دادند از سیستم حذف شده و باعث کاهش وزن کل و سر و صدای ناشى از آن ها می شوند. در مورد فنر مارپیچی رابطه نیرو و جابه جایی فنر خطی است لذا با سایش صفحات اصطکاکی،به نسبت مقدار نیروی فشارنده آن ها نیز کاهش می یابد. در حالی که در مورد فنر دیافراگمی این رابطه غیر خطی بوده و می توان آن را به نحوی طراحی کرد که حساسیت کمتری به سایش داشته باشد.

معایب:نیروی فنر دیافراگمی نسبت به فنرهای پیچشی کمتر است، بنابراین فقط در خودرو های سبک می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

کلاچ چند صفحه اى

عملکرد این کلاچ همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که در این جا به علت محدودیت فضا به جای یک صفحه کلاچ، به تناسب گشتاور انتقالی و فضای مورد نظر از چندین صفحه اصطکاکی استفاده می شود. این امر باعث می شود که کلاچ بتواند گشتاور بزرگ تری را منتقل کند.بنابراین این کلاچ ها بیشتر در خودروهای سنگین یا خودروهای مسابقه ای که به انتقال گشتاور بزرگ تری نیاز دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

(Semi-Centrifugal Clutch)کلاچ نیمه گریز از مرکز

در این نوع کلاچ ها، فنرها برای انتقال گشتاور در سرعت های معمولی طراحی می شوند، در حالی که در سرعت های بالاتر نیروی گریز از مرکز به انتقال گشتاور کمک می کند. در این کلاچ ها نیروی گریز از مرکز از طریق وزنه هایی به وجود می آید که همراه سایر اجزای دوار مکانیزم کلاچ می گردند.

( Centrifugal Clutch) کلاچ گریز از مرکز

در این نوع کلاچ ها بر خلاف کلاچ های نیمه گریز از مرکز،تنها از نیروی گریز از مرکز برای اعمال فشار بر روی صفحات و درگیر کردن کلاچ استفاده می شود. از مزایای این نوع کلاچ این است که به پدال کلاچ نیازی ندارد. کنترل کلاچ به صورتاتوماتیک و با تغییرات دورموتور صورت می گیرد.خودروهایی که از این کلاچ ها استفاده می کنند، توانایی متوقف شدن با دنده درگیر را دارند، بدون این که خودرو خاموش شودبنابراین در این حالت به مهارت کمتری از جانب راننده نیاز است مثال دیگرى از این کلاچ ها موتوسیکلت هاى گازى است.

در

بر اساس اعلام معاونت آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، با توجه به آغاز فصل زمستان ضروری است که رانندگان در هوای زمستانی از تجهیز خودروی خود به زنجیر چرخ و لاستیک یخ‌شکن اطمینان پیدا کنند.

همچنین رانندگان باید در چنین هوایی سرعت خود را کاهش دهند و در مسیر مقابل، فضای بیشتری برای توقف در نظر بگیرند و چراغ‌ها و شیشه جلو را تمیز نگه دارند.

 چگونه خودرو خود را هنگام لیزخوردن کنترل کنیم؟

علاوه بر آن توصیه می‌شود، در هوای زمستانی رانندگان خودروها آرام ترمز بگیرند تا خودرو لیز نخورد و اگر چرخ‌ها قفل کرد، از گرفتن ترمز بپرهیزند. بهتر است؛ رانندگان برای حفظ انقباض به ویژه در سراشیبی از دنده سنگین استفاده کنند و روی پل‌ها، روگذرها و داخل خیابان‌های کم رفت‌وآمد که سریع تر یخ می‌بندند، بیشتر مراقب باشند.

هنگام لغزش چرخ‌ها، رانندگان باید فرمان را به سمت خارج خیابان بچرخانند تا کارافتادگی چرخ جلو خنثی شود و به حالت مناسب برگردد، همچنین هنگام لغزش چرخ‌ها پا را از روی پدال گاز و ترمز برداشته و با فشار روی کلاچ قرار دهند تا لغزش برطرف و خودرو به حالت عادی بازگردد.

 چگونه خودرو خود را هنگام لیزخوردن کنترل کنیم؟

چگونگی کنترل شرایط هنگام قفل شدن چرخ‌ها

لازم به ذکر است که هنگام قفل شدن چرخ‌های جلو، پا را از روی پدال گاز و ترمز برداشته و باید کلاچ را فشار داد، سپس خودرو را به سمت سرخوردگی قسمت عقب خودرو هدایت کرد، اما باید مراقب بود که انجام بیش از حد این کارها، خودرو را به طور کامل به طرف خلاف مسیر بر می‌گرداند.

منبع:ایران جیب

در

کلاچ ها دارای انواع مختلفى هستند که تاکنون تعدادى از آن ها را مورد بررسى قرار داده ایم. این شماره به کلاچ هاى الکترومغناطیسى اختصاص دارد که دارای ساختمانی متفاوت با دیگر کلاچ ها هستند. در ادامه به توضیح پیرامون این نوع خاص از کلاچ ها خواهیم پرداخت.امیدواریم که بتوانیم با ارایه این صفحه گامی هرچند کوتاه در مسیر آموزش فنی برداریم.

این کلاچ ها به شکل هاى تک صفحه اى و استوانه هاى تو در تو ساخته می شوند که برحسب نیاز و نوع طرح یکى از استوانه ها محرک و دیگرى متحرک است. عامل اصلى عمل قطع و وصل حرکت ، انرژى حاصل از الکترومغناطیسى است. این کلاچ ها سریع قطع و وصل مى شوند و از نظر ابعادى نسبتا کوچک هستند. اگرچه گران قیمت هستند ولى در سیستم هاى کنترل اتوماتیک ، ماشین هاى افزار و مخصوصا در دستگاه هاى CNC و NC مصرف زیادى دارند. در این کلاچ ها براى فشاردادن صفحات به یکدیگر در مدل تک صفحه اى و اتصال دو استوانه در مدل استوانه هاى تو در تو از نیروى الکترومغناطیس استفاده مى شود. این مکانیزم کلاچ دائما به جریان برق احتیاج دارد. همچنین به دلیل جریان برق مداوم احتیاج به یک سیستم خنک کننده نیز است. کلاچ های الکترومغناطیسی، مکانیزمی است برای اتصال دو محور با درگیری غیر دائم به یکدیگر و انتقال حرکت دورانی که با استفاده از عملگرهای الکترومغناطیس درگیر وآزاد می شوند.

کلاچ الکترومغناطیسی ،مناسب ترین روش برای کنترل ارتباط مکانیکی از راه دور است چون بدون احتیاج به درگیری اولیه می توان عملکرد آن را از راه دور کنترل کرد.دراین طرح از کلاچ ها احتمال ایجاد دمای بالا درمحل درگیری افزایش می یابد. درنتیجه ماکزیمم دمای کاری کلاچ به وسیله نرخ دمای پوشش محافظ الکترومگنت محدود می شود که این نیز یک محدودیت بزرگ در به کار گیری این کلاچ ها بوده و می تواند عامل بازدارنده ای دربه کارگیری آن ها باشد. اشکال دوم وارد بر این کلاچ ها هزینه بالای طراحی آن هاست.

کلاچ های الکترومغناطیسی به صورت الکتریکی عمل کرده اما به صورت مکانیکی گشتاور را منتقل می کنند.

این روشی است که سابقا طراحان به ترمزها و کلاچ های الکترومغناطیسی واگذار می کردند.

قریب به 60 سال از زمانى که این کلاچ ها به صورت عمده مورد استفاده قرار گرفت مى گذرد. انواع مختلفی از تجهیزات و کلاچ ها به صورت روز افزون طراحى و ساخته شده اند ولى هنوز سیستم آن به صورت اولیه باقى مانده است.

ساختمان کلاچ

تصور کنید که پوسته سیم پیچ همانند یک آهن رباى نعلى شکل است که داراى قطب Sو N است .اگر تکه اى فلز آهنی به دو سر آن وصل باشد، یک مدار مغناطیسى تولید مى شود .در کلاچ وقتى جریان برقرار مى شود میدان مغناطیسى در سیم پیچ به وجود مى آید .این میدان مغناطیسى بر شکاف هوایى که بین عضو متحرک و محرک کلاچ وجود دارد غلبه مى کند. این جاذبه مغناطیسى شفت آرمیچر را به نقطه تماس آن با صفحه روتور مى رساند. تماس اصطکاکى که توسط نیروى میدان مغناطیسى کنترل مى شود دلیل حرکت یا توقف عضو متحرک است. تقریبا تمام گشتاور حاصل از نیروى مغناطیسی متناسب است با ضریب حساسیت بین فولاد آرمیچر و فولاد روتور. دربسیارى از کلاچ هاى صنعتى در بین قطب ها ازموادى خاص استفاده مى شود.این مواد اساسا براى کمک به کاهش میزان سایش استفاده شده. همچنین می توان مواد مختلف دیگرى نیز براى تغییر گشتاور در کاربردهاى خاص مورد استفاده قرار داد؛ به عنوان مثال اگر کلاچ زمان زیادى را براى رسیدن به سرعت ماکزیمم لازم داشته باشد مى توان از موادی با ضریب اصطکاک پایین استفاده کرد.

در واقع باید درون کلاچ خطوط شار مغناطیسى داخل روتور بوده و در حین حرکت آرمیچر را جذب و فشرده سازد. در بیشتر تجهیزات صنعتى براى درگیری کامل ازکلاچ هایی با دومیدان مغناطیسی استفاده مى کنند که single- flux-twe pole-clutch نامیده مى شود. کلاچ هاى مغناطیسى مخصوص مى توانند از روتورهایى با دو یا سه جزء تولید میدان مغناطیسی استفاده کنند.

به واسطه داشتن قطب هاى بیشتر میزان گشتاور انتقالی کلاچ نیز افزایش مى یابد.در تئورى، کلاچ مى تواند دو مجموعه آهن ربا در یک قطر داشته باشد ولی درعمل این امر ممکن نیست .بنابراین نقاط تماس باید در قطرهاى کوچک باشند . پل ارتباطی بین شارهاى سرگردان سبب تلف شدن فلوی مغناطیسى موجود می شود ولى با استفاده از طرح های بهینه حدود 30 تا 50 درصد براى فلوى دوگانه و 40 تا 90 درصد براى سه گانه افزایش شار مغناطیسی ایجاد مى شود.این نکته مى تواند در کاربردهایى که اندازه و وزن فاکتور مهمى هستند قابل توجه باشد، چون مهندس single flux طراح مى تواند از کلاچ کوچک تر به جاى استفاده کند.

ساختمان و ساختار سیم پیچ براى کلاچ ها خیلى شبیه هم هستند.سیم پیچ از فولاد پرکربن که داراى خواص مغناطیسى قوى است ساخته مى شود. مس و برخى اوقات آلومینیوم براى تولید سیم پیچی استفاده شده که با قرقره یا چسب اپوکسی روی پوسته نگه داشته می شود. مواد اصطکاکی روی قطب های داخلی،خارجی و سیم پیچ قرار گرفته است. ساختار اولیه کلاچ ها شبیه هم هستند صرف نظر ازاین که مواد اصطکاکی بین قطب ها در سیم پیچ وجود ندارد.این نوع کلاچ در بسیارى تجهیزات متحرک از قبیل خودروها و ادوات کشاورزى استفاده شده اندو فاقد صفحات اصطکاکی هستند که به علت امکان جایگزینی با کلاچ های دیگر و همچنین هزینه بالاى تولید نسبت به دیگر کلاچ ها با کاهش تقاضا روبه رو شده اند. همچنین بیشتر کلاچ هاى متحرک بدون حفاظ روى دستگاه قرار گرفته اند که ممکن است باعث جذب رطوبت شده و دفرمه شوند.

اصول عملکرد

یک کلاچ از چهار قسمت اصلی تشکیل شده است:

1-سیم پیچ تولید میدان مغناطیسى

2-روتور

3-آرمیچر

4-توپى Electromagnetic clutch (HUB)

وقتى که جریان برقرار می شود یک فلوی مغناطیسی ساکن ایجاد شده و به داخل روتور انتقال مى یابد (روتور به قسمتى وصل شده که همیشه در حال حرکت است)این فلوآرمیچر را جذب کرده و باعث اتصال آن به روتور مى شود.لغزش بین صفحه روتور و آرمیچر تا جایى ادامه پیدا مى کندکه سرعت خروجى و ورودى یکسان شود. کل زمان تلف شده برای این فرایند بین یک تا دو دهم ثانیه است.این کلاچ ها از یک سطح حساس براى ایجاد ارتباط بین اجزای داخلى و خارجى استفاده مى کنند. کاربرد این نوع کلاچ ها در ماشین کپى و نوار نقاله بیشتر از نوع کلاچ هاى الکترو مکانیک هستند.از دیگر کاربردهاى آن مى توان به ماشین هاى بسته بندى، ماشین هاى چاپ، ماشین هاى فراورده هاى غذایى،کمپرسور کولر خودروها و کارخانه هاى دارای خط اتوماتیک اشاره کرد. وقتى نیاز است کلاچ عمل کند ولتاژ براى سیم پیچ ارسال شده و باعث ایجاد میدان الکترو مغناطیس مى شود. خطوط قوای مغناطیسى ایجاد شده به شکاف هوایى که بین روتور و میدان وجود دارد انتقال داده مى شود. در این حالت روتور خاصیت مغناطیسى پیدا کرده آرمیچر را مى کشد.آرمیچر کشیده شده بر خلاف جهت روتور است و نیروى اصطکاک براى وصل شدن استفاده شده است.در زمان نسبتا کوتاهى بار الکتریکى براى افزایش قدرت جذب و انتقال گشتاور افزایش پیدا کرده، در نتیجه آرمیچر و هاب خروجى کلاچ فعال مى شود.

وقتى ارسال ولتاژ متوقف می شود،اتصال آرمیچر و روتور قطع می گردد. در بیشتر طراحى ها فنرها آرمیچر را از سطح روتور جدا مى کنند و وقتى که نیرو افزایش پیدا مى کند یک شکاف هوایى کوچک به وجود مى آید.سیکل کاری توسط وارد شدن ولتاژ به داخل سیم پیچ و خارج شدن ازآن کامل می شود. در این مکانیزم ها مقدار لغزش صفر بوده و درنتیجه راندمان انتقال گشتاور صددرصد است.

قانون دست راست

هر گاه ذره بارداری در یک میدان مغناطیسی حرکت کند طوری که خطوط میدان توسط بار قطع شود بر ذره های باردار نیرو وارد می شود و بارالکتریکی از مسیر خود منحرف می شود به طوری که راستای نیرو و راستای میدان و راستای حرکت هر سه بر هم عمودند که برای تعیین جهت نیرو از قاعده دست راست برای بار مثبت به این صورت انجام می دهیم، قانون دست راست، اگر چهارانگشت دست راست دو جهت حرکت و بسته شدن آن ها در جهت میدان باشد انگشت شست جهت نیرو را نشان می دهد. میدان مغناطیسى کلاچ معمولا متناسب با ولتاژ جاری شده بوده و گشتاور منتقل شده توسط کلاچ نیز به اندازه ولتاژ و شدت جریان به کار رفته است.اگر ولتاژ ارسالی به سیم پیچ کلاچ 90،48 یا 24 ولت باشد، به ترتیب گشتاورهاى متناسب با خود را ایجاد مى کنند. به هر حال اگر 90 ولت اختلاف پتانسیل بین دوسر سیم پیچ کلاچ وجود داشته باشد و کلاچ 50 درصدآن را به کار ببرد گشتاور خروجى آن نصف گشتاور نامی خواهد بود. این به خاطر رابطه خطى است که بین گشتاور و ولتاژ الکتریکى وجود دارد. جریان ایده آل براى بیشترین گشتاور جریان مستقیم است. اگر جریان به صورت متناوب باشد میدان مغناطیسى ضعیف شده و مقاومت سیم پیچ بالا مى رود. به طور کلی دما نیز گشتاور را تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که به ازای هر 20 درجه تغییر دمایی حدودا هشت درصد گشتاور تغییر می کند. اگر دما درمحدوده نرمال باشد مى توان از نوسانات جلوگیرى کرد. مثلا وقتى درجه حرارت کاهش مى یابد با بزرگ تر کردن سایز کلاچ مى توان این تنزل درجه را جبران کردو این نکته نیز مهم است که این امر از تامین جریان مستقیم ارزان تر است. در حقیقت دو وضعیت براى بررسی در کلاچ الکترو مغناطیسى وجود دارد. اول مدت زمانی است که طول مى کشد نیروى مغناطیسى سیم پیچ به اندازه کافى افزایش یافته تا آرمیچر را جذب کند.

برای انجام این مهم دوعامل موثر است:

1- مقدار جریانى که در سیم پیچ جریان پیدا کرده تا قدرت میدان مغناطیسى را تولید کند.2-اختلاف فاصله هوایى است که بین روتور و آرمیچر در یک کلاچ نو و کهنه وجود دارد. در سرعت های بالا فلوى مغناطیسى در هوا نقصان پیدا مى کند. براى حل این نقصان درکاربردهایی با سرعت دورانی بالا، متحرک یا آزاد بودن ارمیچر مى تواند راه حل مناسبی باشد. چیزى که مهم است این نکته است که زمان واکنش نسبت به زما نى که هیج شکاف هوایى وجود ندارد پایین تراست. شکاف هوایى از این جهت حائز اهمیت است که رابطه خاصى با طراحى آرمیچر دارد چون مى توان با تغییر ضخامت فاصله هوایى زمان درگیرى را تغییر داد. در کاربردهاى با سرعت دورانی بالا که دقت عمل مهم است حتى اختلاف 10 تا 15 میلى ثانیه در زمان درگیری مى تواند باعث تغییردر نوع ماده به کار رفته در مکانیزم کلاچ باشد. در کاربردهاى معمولى هم این نکته حائز اهمیت است چون هر ماشین جدیدى که زمان عکس العمل دقیقى براى خود دارد در صورتى که این زمان دچار اختلال شود نشان دهنده این نکته است که دستگاه رفته رفته فرسوده مى شود.

2- عامل دیگر زمان واکنش بیرونى کلاچ بوده که از سیم پیچ مغناطیسى و یا شکاف هوایى با اهمیت تر است. این خاصیت دراصل عکس العمل لازم کلاچ در زمان توقف و شتاب گیری است.در واقع این همان چیزى است که مشترى به آن علاقه مند است.

صیقل کارى

صیقل کارى فضایی را در دستگاه اشغال نمى کند ولی اهمیت آن در دستگاه ها بسیار زیاد است و در واقع صافی سطحی است که براى بهتر چسبیدن و جفت شدن سطوح به هم استفاده مى شود. این مرحله بخشی از فرآیند ساخت کلاچ است که براى از بین بردن برجستگى هاى اولیه که در بیشتر سطوح تماس بین دو جزء وجود دارد، انجام می شود. برای این که یک کلاچ بتواند بیشترین گشتاور انتقالی را داشته باشد باید صیقل کارى شود. این الزام در تمام کاربردهاى کلاچ لزومی ندارد. به صورت ساده اگر در کاربردهایی گشتاور پایین لازم باشد-گشتاور ابتدایى ترمز و کلاچ- نیازى به صیقل کارى نیست.وقتى آرمیچر ، روتور و صفحات ترمزی تولید می شوند، سطوح آن ها تا حد ممکن صیقل داه می شوند. به طوری که وقتى آن ها را زیر میکروسکوپ مشاهده کنیم مشخص می شود که سطوح آن ها داراى پستى و بلندى هاى بسیارى است. در یک کلاچ نو که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته مقدار زیادى برجستگى در روى دو سطح وجود دارد که این بدین معناست که سطح تماس مى تواند به صورت قابل ملاحظه اى کاسته شود.

در کلاچ یک یاتاقان تعبیه شده که در محل اتصال آرمیچر به روتور قرار دارد. دو قسمت از کلاچ یا ترمز که جدا کننده آرمیچر از روتور هستند باید تحت صیقل کارى دقیق قرارگیرند تا دو قطعه بتوانند دقیقا بر روی یکدیگر قرار گرفته و بالانس شوند تا کلاچ بتواند بار دیگر بالاترین گشتاور را منتقل کند.

گشتاور

در پاراگراف قبل درباره تاثیر صافی سطح بر گشتاورانتقالی توضیح داده شد ولى عوامل دیگرى نیز وجود دارند که در این مهم تاثیر گذارند. مهم ترین این عوامل ولتاژ است. قبلا توضیح داده شد که چرا پایدارى ولتاژ و شدت جریان در انتقال گشتاور کامل کلاچ مهم است.وقتى گشتاور مورد بررسى قرار مى گیرد این سوال مطرح شده که آیا استفاده دینامیکى کلاچ بیشتر مورد نظراست یا استاتیکی؟

براى مثال اگر کارکرد ماشین در دورهای نسبتا rpm50-5 باشد حداقل وابستگى را با گشتاور پایین در دینامیکى دارد و زمانى که ماشین بادور rpm3000 حرکت است گشتاور استاتیکى کلاچ به کمترین حد ممکن خود مى رسد. بیشتر سازنده ها منحنى گشتاور را منتشر مى کنند تا رابطه بین گشتاور دینامیکى و استاتیکى را در کلاچ مشخص کنند. معمولا همه تولید کننده ها میزان گشتاور استاتیکى را براى کلاچ و ترمزدر این فهرست قرار مى دهند. بنابراین زمانى که سعى بر تعیین میزان واکنش مخصوص کلاچ است نرخ گشتاور دینامیکى نیاز است.در بسیارى موارد این امر کمتر مورد توجه قرار مى گیرد که مقدار آن مى تواند کمتر از نصف گشتاور استاتیکى باشد.

Backlash (پس زدن)

دربرخی از کاربرد ها نیاز است که لقی بین اجزای تشکیل دهنده با دقت بالا انتخاب شود و اتصالات جذب کامل باشند. در این کاربردها حتی یک درجه چرخش نسبی بین اجزاء درهنگام درگیری کلاچ می تواند مشکل ساز باشد. این حقیقتی است که در تعداد زیادی از اتصالات رباتی وجود دارد. در بعضی مواقع مهندسان طراح کلاچ هایی با مقدار “پس زنی” صفر طراحی می کنند اما بازهم امکان بروز یک چرخش نسبی کم بین توپی یا روتور در شفت وجود دارد.

اگرچه دراغلب کاربردها نیازی به پس زنی صفر نیست ولی برای رفع این نقیصه می توان از آلیاژهای منیزیم دار درساخت سطوح تماس استفاده کرد.تعدادی از این اتصالات به صورت استاندارد در بین آرمیچر و توپی دارای یک نوار باریک به صورت زبانه هستند که تاثیر زیادی درجلوگیری از پس زدن دارد و یا درطرح دیگر توپی به فرم مربعی شکل طراحی می شود. نوار زبانه شکل بهترین حالت را برای جلوگیری از پس زدن اولیه ایجاد می کند.